جمعه , فروردین ۳۱ ۱۴۰۳
گیاهی ترین گیاهی ترین AnzanDigital فروشگاه
خانه / تاریخی / مسجد شیخ مغربی محله چهل دختران نایین

مسجد شیخ مغربی محله چهل دختران نایین

این مسجد در اواسط بازار قدیمی شهر و در محدوده جغرافیایی محله چهل دختران واقع شده است . و به دست اهالی محل حفظ و نگهداری میشود میگویند روزگاری ،بسیار بزرگ و دارای رواق و ایوان و گنبد و صحن بوده ، که به تدریج از بین رفته است.قبر بانی آن که از عرفا و زهاد نایین بوده در گنبد خانه مسجد واقع است.بر سر درب آن این بیت شعر نوشته شده:
که شیخ مغربی از عارفین است ★مقام و مدفنش نایین زمین است .

وضعیت فعلی مسجد شامل سه فضای بهم پیوسته شامل صحن و حیاط، رواق و شبستان و زیر زمین است.
دوره ساخت مسجد مربوط به زمان قاجار است که در ۱۵دی ماه سال ۱۳۸۷ با شماره ثبت ۲۴۰۱۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. «۱»طرایق الحقایق،جلد سوم،ص۱۱۰

photo_2017-03-26_21-11-57 photo_2017-03-26_21-12-01 photo_2017-03-26_21-12-05 photo_2017-03-26_21-12-09 photo_2017-03-26_21-12-13 photo_2017-03-26_21-12-28 photo_2017-03-26_21-12-24 photo_2017-03-26_21-12-20 photo_2017-03-26_21-12-17 photo_2017-03-26_21-12-54 photo_2017-03-26_03-19-11

مسجد شیخ مغربی محله چهل دختران نایین
مسجد شیخ مغربی محله چهل دختران نایین

عکس از : علی مهدیان
شيخ مغربي

گاهي اوقات انسان با بي توجهي از گوهرهاي گرانقدري كه در اطرافش وجود دارد مي گذرد وكساني كه فرسنگها دور از موقعيت جغرافياي وفرهنگي ما زندگي مي كنند به تمام وكمال قدر شناس اين گوهرهاي ارزنده مي باشند .باعث تأسف است كه بسياري از مردم نايين قدر ومقام عارف روشن ضميري كه در بازار مدفون است را نمي دانند واكثريت قريب به اتفاق فقط مي دانند مسجد شيخ مغربي به واسطه وجود مدفن شخصي به نام شيخ مغربي در اين مكان بدين نام موسوم شده واهميت واعتبار شيخ مغربي را به واسطه مسجد بودن محل دفنش مي دانند غافل از اينكه خود شيخ مغربي چه شخصيتي است وچه بسا بخاطر بي اطلاعي وبي بضاعتي علمي واداري مردم فعلي نايين كه نتوانسته اند شخصيت شيخ مغربي را به ايرانيان وجهانيان معرفي كنند هنوز بسياري از محققين ودانشمندان ايراني وخارجي كه در مورد شعر وعرفان تحقيقات مبسوطي را در مورد شيخ مغربي داشته اند نمي دانسته اند كه محل دفنش نايين مي باشد ودر تمامي كتابها وتذكره ها نامي از محل دفنش نياورده اند فقط مولد او راتبريز ذكر كرده اند .
به ياد دارم جلال بقايي ناييني از خاطرات خود مي گفت كه وقتي علي اصغر حكمت وزير دانشمند معارف واوقاف وصنايع مستظرفه در زمان رضا شاه پهلوي به نايين سفركرده ومهمان استاد بقايي بوده بعد ازاينكه به همراهي ايشان از اماكن وبناهاي تاريخي ومزار عرفايي چون شيخ مغربي و بقاع بازديد مي نمايد تعداد جمعيت نايين را از مرحوم بقايي مي پرسدودر جواب ۵۰۰۰ هزار نفر (آن زمان )را مي شنود غرق درياي تعجب وتحير مي شوند كه از چنين شهر كم جمعيتي با اين بي امكاناتي مردان بزرگي پرورش يافته اند .مرحوم جلال بقايي علت مدفون بودن عرفاي بزرگ را در نايين در اين نكته مي دانست كه چون عرفا در سير تكامل روحي خود محتاج رياضت جسمي ومعيشتي بوده وبهره مند شدن از محضر ديگر عرفا را وجهه همت قرار داده اند به نايين مهاجرت نموده وساكن شده اند واين نكته را به شادروان علي اصغر حكمت يادآور شده اند وگفته اند كه كما اينكه هنوز مردم نايين از نظر آب آشاميدني در مضيقه وخاك شور وآب وهواي گرم وخشكش با زمستان هاي سخت وسوزناكش مستعد پرورش محصولات وزيستگاه آسوده اي براي مردم نمي باشد.اينجانب به ياد ندارم در كدام يك ار كتاب هاي ادبي وشرح حال عرفا در ذيل نام شيخ مغربي خوانده ام “محمد شيرين تبريزي الاصل نايين المسكن “.همه محققين معتقدندشيخ مغربي اصالتاًتبريزي بوده است .بنا بر اجازه نامه يكي از مريدان خاص شيخ مغربي به نام عبدالرحيم بزازي كه براي دوستش نوشته است نام شيخ مغربي (ابو عبدا.. محمد بن الشيخ العابد الناسك الزاهد شيخ عزالدين بن عادل بن يوسف التبريزي موطناً المغربي مذهباً المشتهر به مولانا محمد شيرين)مي باشد در اين كه چرا به نام شيخ مغربي مشهور شده ودر اين اجازه نامه هم نوشته شده (المغربي مذهبا)۵ معني مختلف مي توان استنباط كرد كه در مقدمه ديوانش آمده است كه يكي از آن ۵ معني روش ومشرب عرفاني است كه به نام مغربي موسوم بوده است به هر حال شيخ مغربي يكي از بزرگترين عرفاي ايران در نيمه دوم قرن هشتم و اوايل قرن نهم هجري به شمار مي رود كه انديشه هاي عرفاني خود در قالب غزل هاي عرفاني به يادگار نهاده و ديوانش موجود است .
در پيشگفتاري كه پرفسور “آن ماري شيل” استاد بازنشته فرهنگ هندو-اسلامي دانشگاه هاوارد آمريكا بر ديوان مغربي نوشته درمورد اهميت شيخ مغربي و شيوه آشنا شدنش با چنين شخصيت بزرگي خاطره اي شيرين نقل مي كند كه خواهيم گفت البته براي آشنايي نوباوگان وجوانان قبل از اينكه يادداشت دكتر آن ماري شيل را نقل كنيم لازم به ياداوري مي دانم كه شايد تابحال نام عرفا وشعراي بزرگي چون نور الدين عبدالرحمن جامي ،شاه نعمت ا…ولي ،شيخ محمود شبستري (صاحب گلشن راز)،سعيد الدين سعيد فرقاني را كه از اكابر زمان خود مي باشند شنيده باشيد خالي از فايده نيست كه با محققين بزرگ چون ادوارد براون انگليسي ،يان ريپكاروسي وعارفي چون ابن عربي وتنها منابع تاريخي نايين به نام شيخ المغربي در آن آمده است آشنا شويد.

آنچه در فرهنگ معين درباره ادوارد براون وابن عربي نوشته شده به شرح ذيل مي باشد «ادوارد گران ويل براون خاور شناس انگليسي متوفي به سال ۱۳۰۴ ه ش استاد دانشگاه كمبريج بود وبه زبان هاي فارسي ،عربي وتركي آشنايي كامل داشت مولف آثار معروفي چون تاريخ ادبيات ايران در ۴ جلد (كه همه به فارسي ترجمه شده) و يك سال در ميان ايرانيان(ترجمه شده) انقلاب ايرانيان وغيره مي باشد متن چند كتاب فارسي را ترجمه كرده وبه طبع رسانيده است » «ابن عربي = محي الدين ابوبكر محمد ابن علي حاتمي طايي مالكي اندلسي از بزرگان متصوفه اسلام كه قائل به وحدت وجود بود ۳۰سال در شبيليه زيستودو بار به مكه رفت دو بار به بغدادوآسياي صغير رفت همه جا مورد احترام بود عاقبت در دمشق مقيم شد وهمان جا درگذشت.او از پيروان ظاهريه وتابع اصولي بود كه ابن خرم عارف معاصرش وضع كرده بود از آثار مهم وي فتوحات المكيه ،فصوص الحكم ،تاج الرسايل وكتاب العظمه را بايد نام برد»
از جزوات وكتابهاي كه درباره تاريخ نايين نگاشته شده قديمي ترين مدرك جزوه ي مختصري به نام تاريخچه نايين نوشته محمدرضاسالك ناييني مي باشد كه بعضاًمورد استناد عبدالحجت بلاغي مؤلف تاريخ نايين وتذكره سخنوران نايين تأليف استاد جلال بقايي ناييني نيز چند سطري در شرح حال مغربي نگاشته وغزل ودو رباعي از شيخ مغربي نقل كرده است.
پروفسر آن ماري شيل استاد بازنشسته فرهنگ هندو –اسلامي دانشگاه هاروارد آمريكا در پيش گفتار ديوان شيخ مغربي مي نوسيد گاهي آدمي از شعرش خوشش مي آيد بدون اينكه بداند شاعرش كيست ويا در چه روزگار وجايي مي زيسته است يعني فرد مطلب ويژه اي را از آن بيت خاص مي فهمد .چند سال پيش كه بر سر موضوعاتي مربوط به راز ونياز هاي اسلامي ،تعبير وتفسير هاي فقهي و عرفاني از نماز،دعا ومناجات كار مي كردم روزي در كتاب تاريخ ادبي ايران نوشته ادوارد براون به بيتي برخوردم كه چندان متأثرم ساخت كه آن را ياداشت كرده در گزارشم به عنوان جلوه بارزي از انديشه اسلامي در بحث از ارتباط متقابل انسان وخدا واين دريافت كه الهام بخش هر راز ونيازي، خداست ودر همان دم هم اوست كه بدان پاسخ مي دهد “يعني همان انديشه هايي كه به زيبايي تمام در مثنوي ملاي روم (مولوي)به بيان آمده ودر آثار ابن عربي به نتيجه منطقي خود رسيده است” آوردم.
بيتي كه در اين زمينه متأثرم كرد ،اين بود:
گرسوي تو سلام فرستم تويي سلام گر بر تومن صلات فرستم تويي صلات

چندي نگذشته دريافتم اين بيت متعلق است به شعر معروفي از محمد شيرين مغربي.نگارندگان غربي صاحب اعتباري كه درباره تاريخ ادبيات ايران قلم زده اند – از جمله براون و ريپكا – به درستي هم سخن اند كه مغربي پيرو راستين ابن عربي بود ودر حالي كه خاور شناس انگليسي [براون ]۷ نمونه از معروفترين غزل هاي مغربي (نظير بيتي كه در نفحات الانس جامي آمده )را به خوانندگان خود ارايه مي دهد ،يان ريپكا با بيزاري از عرفان –به ويژه عرفان وحدت وجودي- از اين شاعر فقط به صورتي گذرا وبيش وكم در پيوستگي اش با كمال خجندي – كه گويا مغربي از جهاتي با وي هم سخني نداشته ،ياد مي كند . او همانند براون اندكي از اين واقعيت سخن مي گويد كه برخي از عارفان متأخرتر به سبكي همانند وي قلم زده اند .جالب است كه بگوييم اگر در نخستين نگارش از تاريخ ادبي ايران –Geschichte der Schonen Redekunste persiens ، نوشته يوزف فون هامر-از عارفان چون شاه نعمت اا..كرماني نام برده مي شود ،ولي در همين كتاب جامع جايي به مغربي اختصاص نيافته است .با توجه به اينكه مغربي نقش مهم در تحول غزل عرفاني بازي كرد ،بررسي همه غزل هاي او وهمچنين مشخص نمودن جايگاه زماني ومكاني وي بسيار اهميت دارد .اگر چه ما از زندگاني وي آگاهي هايي داريم وتاريخ مرگش نيز ۸۱۰/۱۴۰۸ معلوم شده ،با اين حال هنوز جزئيات زيادي از برآمدن وي دانسته نيست.
از اين رو خوشحاليم كه لئونارد لويزان آستين همت بالا زده تا چاپ منقحي از شعر هاي مغربي بكند ووي را در همان محيطي قرار دهد كه شاعر تأثير به سزايي بر آن نهاد .اينك ما براي نخستين بار مي توانيم شعر هاي عرفاني لطيف مردي را بخوانيم كه سروده هاي وي بر بسياري از دوستانش تأثير گذاشت بدان اندازه كه فرد به درستي مي تواند از «مكتب شعر تبريز» سخن بگويد. از آنجا كه تبريز همواره سنگر امن گروه هاي ترك بوده شگفتي آور نيست كه شخص باز تاب هايي از سروده هاي مغربي را دراشعارعرفاني آناطولي نيز بيابد ،واز رهگذر ارتباط نعمت اللهيه كه پس از سال ۸۳۴/۱۴۳۱ در جنوب هند برقرار گرديد ،بتواند ميراث وي را درشعر هاي عرفاني هندي نيز احساس كند.از دكتر لويزان سپاسگزاريم كه باعث شد اين عنقاي مغرب زمين يعني مغربي در دل خوانندگان وستايندگان عارف مسلكش به پرواز درآيد تا آنها را به همراه خود به لامكان ببرد.
ملاحظه مي فرماييد عرفا وشعراي بزرگ ما توسط چه كساني كشف مي شوند ادوارد براون انگليسي و يان ريپكا روسي – آن ماري شيل از دانشگاه هاروارد آمريكا ولئونارد لويزان انگليسي در اين كه اروپا و آمريكا از نظر علمي وصنعتي و… از كشورهاي مشرق زمين پيشرفته تر بوده ودنيا را وام دار كشفيات خود كرده اند شكي نيست از چنين مستشرقين دانشپرور وبا فضيلت كه با وجود بيگانگي با زبان وفرهنگ ما سعي وتلاش چشمگير وطاقت سوز داشته اند و زبان فارسي را آموخته اند ودر زواياي تاريك فرهنگ ما به پژوهش پرداخته و غوامض ومشكلات تحقيقي را بر ما آسان كرده اند بايستي سپاسگزاري وقدرداني كرد تأسف بنده بر غفلت ما است كه چنين در خواب جهالت بوده و از داشتن چنين سرمايه هاي غني غافليم در مقدمه ي ديوان شيخ مغربي چنين آمده است :محمد شيرين مغربي يكي از بزرگترين شاعران متصوف وعرفاي ايراني نيمه دوم قرن هشتم و اوايل قرن نهم هجري به شمار مي رود. درك مفاهيم ومضامين ديوان مغربي كه شامل ۱۲۲۳بيت عربي ، ۱۹۹غزل فارسي،۲قطعه ،۲ ترجيع بند و۳۵ رباعي است.بدون در نظر گرفتن عقايد صوفيان درباره ي تأويل اصطلاحات واستعارات شعر عرفاني غير ممكن است موضوع اصلي شعر او وحدت وجود است ودر بيان اين مطلب از برجسته ترين سلف خود فخرالدين عراقي الهام گرفته است . اگر چه شعر مغربي مملو از صنايع بديع اشعار عاشقانه همام تبريزي وسلمان ساوجي مي باشد كه وقار وزيبايي لطيفي به اشعار وي مي بخشد ،ولي شهرت عمده ي شعر او از جهت تبليغ وتفسير فلسفه محيي الدين ابن عربي است.
افكار مغربي در تكامل سنت حكمت ابن عربي بيشتر تحت تأثير تفكرات محمود شبستري ،صاحب گلشن راز ،وسعيدالدين سعيد فرغاني ،مؤلف مشارق الدراري (در شرح تائيه ابن فارض)بوده است.
آثاري كه نبوغ شعري وتبحر معنوي مغربي به بار آورد شايان ملاحظه است.براي مثل،از عبدالرحيم خلوتي (متخلص به مشرقي:متوفي ۸۵۹ هجري)كه ديوانش شامل ۲۶۰ غزل است، مي توان نام برد كه هم از نظر بحور وقافيه وهم از نظر معني ، از سبك وسخن مغربي پيروي كرده ،همچنين رساله جام جهان نماي مغربي مبحث تفاسير متعدد در دنياي اسلام شده است .شاه نعمت الله ولي و شمس الدين محمد اسيري لاهيجي (متوفي ۹۱۲ هجري ) ، شارح گلشن راز ، از سبك شعر و اسلوب بيان مغربي در اشعار خودشان متأثر بوده اند وعارف اخير الذكر به طور مفصل در طي مفاتيح الاعجاز في شرح گلشن راز اشعار و عبارات مغربي را نقل كرده . بسياري از تعبيرات و تمثيلات شعر مغربي در زبان فارسي ضرب المثل شده اند و تأثير نظم او در بسياري از تأليفات حكماء ايراني مكتب اشراقي تا به امروز ديده مي شود مثلاً بصورت پراكنده در سراسر تصنيفات حكيم حاج ملا هادي سبزواري ، فيلسوف قرن نوزدهم ميلادي (قرن ۱۳ هجري ) ، نقل عين ابيات مغربي به چشم مي خورد .
زادگاه و وفات
مولد و منشا مغربي ، به قول حافظ حسين ابن كربلايي در روضات الجنان ، در قريه انبند از قراء رودقات تبريز است . اولين اثر تاريخي كه شامل روايتي از اوضاع و احوال زندگي مغربي است در سلسه الاوليا سيد محمد نوربخش (متوفي ۸۶۹هجري ) آمده است كه در حدود ۸۵۰ هجري نوشته شده و سال وفات شاعر ۸۱۰ هجري ياد كرده است بنا بر روايت ابن كربلايي كه ۱۵۰ سال بعد (در ۹۷۵ هجري )‌نوشته بود ،‌مغربي هنگام جنگ
سرد رود در گذشته است . اين جنگ نزديك تبريز بين طوايف تركي قره قويونلو به فرماندهي قرا يوسف و لشكريان تيمور به رياست ميرزا ابابكر و ميرانشاه ، پسر تيمور لنگ اتفاق افتاد . در غالب منابع معتبر تاريخي مانند مطلع السددين ،از عبد الرزاق سمرقندي ،‌تاريخ گزيده سلطان محمد قطب شاهي و مجمل فصيحي كه در سال ۸۴۶ هجري بقلم فصيح احمد ابن جلال خوافي نوشته شده ، جنگ سرد رود در سال ۸۱۰ هجري بوقوع پيوسته . همچنين در دو بيتي زير كه عبد الرحيم خلوتي ،‌مريد مشهور مغربي كه به مناسبت وفات مغربي سروده ،‌سال وفات شاعر را مي شود همان سال ۸۱۰ هجري به حساب آورد.
چون مغربي از مغرب تن رفت به مشرق در جنت فردوس بديدم كه بسير است
پرسيدمش از عاقبت و سال وفاتش خندان و خرامان شد و فرمود كه خير است
بنا بر اين مدارك ،‌كه از اسناد معتبر تاريخي ، تذكره نويسان قديم و قول مريد خاص مغربي نقل شده ، روشن است كه مغربي در سال ۸۱۰ هجري قمري چشم از سراي فاني بر بسته است .
اما هيچ يك از متخصصين نمي دانسته اند كه مدفن شيخ مغربي نايين است قدر شناسي از چنين عرفا نه بدين معنا كه از مزار و مرقد چنين بزرگاني درب و دكاني جهت كسب روزي و در آمد افراد بيكار و بي هنر بسازيم بلكه قدر شناسي بدين معنا كه شناخت شخصيت و گفتار و رفتار و منش و طرز زندگي اين افراد بايستي سرمشق زندگي ما قرار گيرد مطمئنأ شيخ مغربي هيچگاه دين و ايمان و صداقت و شرافت و راستي و درستي و پاكدامني خود را در ورطه هولناك و خطر خيز بيم و طمع خدشه دار نكرده و همه فكر و ذكر و وجودش نماديات فرا نگرفته است كه همه مراتب فكري خود را وسيله اي براي كسب در آمد و چاپلوسي و عوامفريبي قرار نداده است
اگر در سراي سعادت كس است زگفتار سعديش حرفي بس است
منبع : http://www.quranct.com

درباره نویسنده سایت

درباره محله تاریخی چهل دختران نایـین این محله که در دو سر بازار بزرگ واقع شده یکی از قدیمی ترین و بزرگترین محله های نایین می باشد. آثار بجا مانده از برج و بارو و خندق پای آن دلیلی است بر این ادعا در گذشته در کناره های شرقی این محله خندقی وجود داشته و ارتباط این محل از طریق دروازه بازار بوسیله پل چوبی معروف به تخت پل با بیرون شهر برقرار میشده است که بقایای قسمتی از خندق و دیواره های بلند آن و نیز برجک نگهبانی محله هنوز وجود داشته و دروازه چهل دختران نیز بصورت قدیمی خود و با درهای چوبی آن باقی مانده است .

مشاهده بیشتر

pishineh2

پیشنیه تاریخی محله چهل دختران نایین

بافت تاریخی نایین متشکل از ۷ محله بوده که هر یک از آنها مرکز محله …